- ۰ نظر
- ۲۳ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۴۸
خادم الحسین
حاج سید ابوالحسن محمدی طبائی
به دیار حق شتافت
مراسم تشییع: چهارشنبه ساعت 10 صبح در آرامستان دارالسلام.
مجلس ترحیم: چهارشنبه ساعت 15:30 الی 17 در مسجد سید برگزار میشود.
وبلاگ پوریا مهدوی مقدم مصیبت وارده را به بازماندگان تسلیت و برای عزیز سفر کرده علو درجات را از درگاه حق خواستار است.
گزارش تصویری؛
عزاداری هیئت محبان ثامن الائمه(ع)
"خوزستانیهای مقیم بروجرد"
در دهه اول ماه محرم
مراسم عزاداری
هیئت محبان ثامن الائمه
(خوزستانیهای مقیم بروجرد)
در طول دهه اول محرم
پیام تسلیت به آقای رضا حسنزاده
به خاطر درگذشت همسر گرامشان
پوریا مهدوی مقدم - بروجرد:
روز گذشته با خبر شدیم همسر آقای رضا حسزاده، نوحهخوان هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد، دار فانی را وداع گفته است.
بر آن شدیم که از صمیم قلب پیام تسلیت خود را به ایشان ابلاغ کنیم.
آقای حسنزاده، خبر درگذشت همسرتان چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست. خداوند قرین رحمتش فرماید.
ما را در غم خود شریک بدانید.
ما برای شما و خانواده بزرگوارتان صبر جمیل را از درگاه حق تعالی خواستاریم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
فراخوان به دوستان بوشهری و خوزستانی
پوریا مهدوی مقدم - بروجرد:
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت بینندگان عزیز این سایت.
با توجه به اینکه اینجانب و عزیزان خوزستانی و بوشهری ساکن در بروجرد، امکان دسترسی به یک سری امکانات را نداریم، لذا خواهشمند است دوستان بوشهری و خوزستانی در این امر ما را یاری کنند.
زیبایی یک گروه دمامزنی به نوازندگان و امکانات آنهاست. متاسفانه در بروجرد، امکان دسترسی به بوق از نوع شاخ وجود ندارد و ما را دچار مشکلاتی کرده است.
خوشبختانه در بروجرد، هیئاتی که سبک بوشهری دارند، کاملا به سنت عزاداری در بوشهر واقفاند و به نحو احسن در حد توان آن را به همان شکل انجام میدهند. اما یکی از موانعی که چهرهی گروههای ما را در سنتی بودن آن دچار مشکل کرده، نداشتن بوق شاخ است.
دوستانی که میتوانند ما را در تهیه یک بوق شاخ یاری دهند، لطفا در قسمت نظرات پیام خود را بگذارند و یا با شماره تلفن اینجانب: 09385616703 تماس حاصل نمایند و یا در تلگرام پیام بفرستند.
باتشکر / مروای شما همه سالها ان شاءالله
دلنوشتهای از درد فراق
نوشتهی پوریا مهدوی مقدم
پوریا مهدوی مقدم - بروجرد:
چه سخت است روزهای بی تو... روزهایی که با یادت سپری میشود اما بوی رسیدنت از دوردستها میآید...
نمیدانم آیا تا رسیدن دوبارهات زنده باشم یا نه... اما در انتظارت مینشینم.
چه سخت است روزهای بی محرم و صفر... چه سخت است دور بودن از مراسم عزاداری اهل بیت(علیهم السلام)
نمیدانم چرا مدتی ست دلم هوای یک عزاداری کرده است در کنار دوستان و هم هیئتیها... دلم هوای صدای پوست دمامی را کرده که یک عاشق دلشکسته و یک عزادار واقعی با چوبی که از بار مصیبت اعظم خم شده است، به آن میکوبد. و صدای تیز سنجی که تداعیگر شمشیرهایی ست که به یکدیگر میخورد و خونی را به زمین میریزد...
دلم هوای سینهزدن در یک بر سینهزنی پرشور کرده که چرخشش برخلاف زمان است و گویی به سمت روزهایی که میرود که قیامتی در آن برپا بود.
دوست دارم اذکار نوحهها را با صدای دل فریاد بزنم و اشک دیده را با نوای نوحهخوان و به یاد آن روزگاران به روی گونه جاری سازم.
چه زیبا بود اگر واقعا این سخن گهربار امام صادق(ع) به حقیقت میپیوست و تمام روزها عاشورا میشد...
چیز زیادی به ایام پر سوز و جانگداز فاطمیه نمانده... اما چه بگویم که طاقت من کم است و میترسم به آن نرسم... بالاخره انسان است و هر نفسش که فرو میرود و برمیآید، او را یک قدم به مرگ نزدیکتر میکند.
اما امید دارم... امید دارم که هرچه زودتر همچون برق و باد، همانطور که محرم و صفر رفت، فاطمیه میرسد و میتوانم با دل و جان به عزاداری برسم.
هروقت به جملهی ( مروا همه سال ) فکر میکنم، قلبم آرام میشود... که تحقق این جمله در آن است که از بدو تولد تا به امروز توانستهام در عزاداریها شرکت کنم.
چه خوش است رسیدن روزهایی که دوباره صدای سنج و دمام در کوچهها طنینانداز شود و نوای نوحهخوانها، اشک دیدهها روان سازد.
از خدا میخواهم تا آن روز همه را زیر سایهی ابدیاش محافظت کند و هیچکس را چشم انتظار نگذارد... البته ما که سالیان سال است منتظریم... اما خداوندا، بگذار انتظارمان همین یک انتظار باشد که بس انتظاری جانکاه و سخت است...
اللهم عجل لولیک الفرج
عکسهایی از هیئت علوی
(هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد)
سرپرست: آقای محمد ترانه
عکسهای ارسالی از آقای پوریا ترانه
وبلاگنویس برتر استان تجلیل نشد...!!!
پوریا مهدوی مقدم - بروجرد:
همه ساله مسابقاتی تحت عنوان مسابقات فرهنگی و هنری در سطح مدارس شهر، استان و کشور برگزار میشود.
سال گذشته این وبلاگ موفق به کسب مقام دوم در سطح شهر شد و به مرحله استانی راه پیدا نکرد. از عدم دریافت جایزه از آموزش و پرورش بروجرد و تهیه آن توسط مدرسه سخنی نمیگویم.
امسال خوشبختانه همین وبلاگ مقام اول مسابقات وبلاگنویسی را ابتدا در سطح شهر و سپس در سطح استان لرستان کسب کرد.
روز گذشته(8 شهریور) که از سوی آموزش و پرورش جهت دریافت هدایا طی مراسمی که انصافا زحمت زیادی پایش کشیده بودند، دعوت شدم.
در این مراسم، از حدود صد و چند نفر تجلیل به عمل آمد و همه یک به یک برای دریافت هدیه خود از دست مسئولین حاضر در جلسه به بالای صحنه میرفتند.
من که با چند تن دیگر از هم مدرسهای ها که مقامهایی کسب کرده بودند و همچنین به همراه معاون پرورشی مدرسه، منتظر ماندیم. چهار نفر دیگر از هممدرسهایهای من جوایزشان را دریافت کردند و من اندر خم یک کوچه بودم.
مراسم تمام شد و هنوز هم خبری از خواندن اسم من نشد...!!!
بله! من و سه نفر دیگر تنها کسانی بودیم که در بین این صد و چند نفر تجلیل نشده و اصلا انگار وجود خارجی نداشتهایم!
با مساعدت معاون پرورشی مدرسه و پس از خروج همهی مدعوین از جلسه، هدیه به دستم رسید. اما چگونه؟؟؟!!!
گرفتن هدیه و اینگونه مسائل، هیچ ارزشی ندارد. ارزش یک شخص، به نگهداشتن حرمت وی از سوی دیگران مشخص میشود. همهی دوستان میدانند که کار وبلاگنویسی آن هم در بخش خبری، کاری بسیار سخت و وقتگیر است. همانگونه که من جهت احترام به آموزش و پرورش محترم در جلسهشان حاضر شدم و وقت خود را گذاشتم، انتظار داشتم نه تنها از من، بلکه از سه نفر دیگری هم که نامی از آنها برده نشد، احترام گذاشته شود و دقت بیشتری به خرج بدهند.
همانگونه که گفتم ارزش مادی آن هدیه در برابر این رفتار و کوتاهی که میدانم عمدا نبوده، هیچ است.
این مسئله بماند...
مسئله دیگر آن است که آیا به نظر شما دادن هدیه برای کسب یک مقام در سطح شهر، استان و حتی کشور، کافی است؟؟؟
جالب است بدانید تنها سند من در تایید کسب مقام نخست استان، تنها آن هدیهای است...!!!
متاسفانه در کنار هدیه هیچ لوحی دال بر کسب مقام هر دانشآموز قرار نگرفته است. یعنی درحال حاضر هیچیک از دانشآموزانی که دیروز در جلسه بودند، در چشم دیگران هیچ سندی ندارند و کسب مقامشان تنها در حد حرف است.
باید بگویم که عزیزان من تنها دور هم جمعکردن دانشآموزان و دادن هدیه ملاک نیست. در حال حاضر خودم را مثال میزنم، چه مدرکی برای تایید حرفم در دست من وجود دارد؟؟؟ هیچ...!!!
بهتر نبود در کنار هدیه یک لوح تقدیر هم بود تا مدرکی برای آینده باشد؟؟؟ بهتر نبود قبل از برنامهریزی و جمعکردن ما در این جلسه پربار، به فکر این مسئله میبودید؟؟؟
من و همهی وبلاگنویسها و خبرنگاران عزیز به اینگونه رفتارها عادت کردهایم. اما این را برای دانشآموزان دیگر میگویم تا تشویقی باشد برای تلاش بیشترشان. من که راه خود را ادامه میدهم و هیچ نیازی به حمایت مادی ندارم. اما این خاطرات در ذهن خیلیها نقش میبندد و در آینده از این رفتارها متاثر خواهیم شد.
برگزاری جلسات و گذراندن وقت ملاک نیست. همهی جوانب را در نظر گرفته و حتی به این مسائل کوچک نیز دقت کنید. شاید برای شما کوچک باشند. اما برای خیلیها توهین و بیاحترامی قلمداد میشود...!!!
نوحهخوانی و سینهزنی
هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد
در شبهای عزاداری حضرت علی(ع)
نوحهخوانها:
احسان گیوهکی
پوریا مهدوی مقدم
محمد ابرازه
دانلود شب بیست و یکم رمضان 1395
مراسم عزاداری حضرت علی(ع)
در هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد
به روایت تصویر
وحدت و همبستگی در هیئات خوزستانی مقیم بروجرد وجود ندارد...!!!
پوریا مهدوی مقدم - بروجرد:
همانطور که میدانیم، هیئات خوزستانیهای مقیم بروجرد از زمان جنگ تحمیلی و بمباران مناطق جنوبی کشور به ویژه استان خوزستان، به شهرهای دیگر مهاجرت نمودند و عده ای در بروجرد سکنا گزیدند.
در ابتدای ورود، هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد به یک هیئت بزرگ و یک محل تجمع ختم میشد که مدتها همینگونه بود و آنطور که من از فیلم های آن موقع استنباط میکنم، مراسمات عزاداری بسیار زیبا برگزار میشده.
اما متأسفانه پس از مدتی این هیئت به دلیل وجود اختلافات و حسادت های عده ای، به دو، سه و چند هیئت تقسیم شد. تقسیم این هیئت منجر به خدشه دار شدن وحدت خوزستانیهای مقیم بروجرد شد. اما ماجرا به اینجا ختم نشد.
از دیرباز تا کنون، در بروجرد، بر سر مسئله دمام زنی و اجرای این مراسم، کل کل ها و رجزخوانی هایی بین تمام هیئات بوده و هست. متأسفانه با روی کار آمدن هیئات خوزستانی تازه تأسیس و همچنین پایین آمدن سن دمام زنی، غرور و فخر فروشی در مجلس ابی عبدالله(ع) فزونی گرفت.
اجازه دهید ابتدا در مورد پایین آمدن سن دمام زنی بحث کنیم. در گذشته و همینطور امروزه در استانهای جنوبی کشور به ویژه در بوشهر، به کودکان و نوجوانان، زیاد اجازه دمام زدن نمیدادند و نمیدهند. اما در بروجرد، چند سالی ست که جوانان هیئت ها را در دست دارند و بزرگان هیئت را در کار خود دخالت نمیدهند.
دمام زنی، سنتی دیرین و کهن است که همه میدانیم که جنوبی ها روی درست اجرا شدن دمام زنی تعصب خاصی دارند.
اما به مسأله اصلی بازگردیم یعنی وحدت بین خوزستانیهای مقیم بروجرد. متأسفانه عده ای با این تفکر زندگی میکنند که دمام زنی در بروجرد تنها مختص هیئت آنهاست و آنها از همه ی هیئات بهتر دمام میزنند و مدعی در دمام زنی اند. اما همین خود بزرگ بینی و فخر فروشی، باعث ایجاد اختلاف بین خود اعضای هیئت شده است و گاها همچون کودکان، لج بازی هایی بین اعضای هیئت صورت میگیرد. در بعضی هیئت های خوزستانی مقیم بروجرد، موضع گیری و چند دسته ای موج میزند و مسئولین هیئت به این موضع گیری ها دامن میزنند و به جای اینکه به فکر حل آن باشند، آتش را شعله ور تر میکنند.
متأسفانه عده ای هم هستند که به تبلیغ هیئتی به جز هیئت خود در فضای مجازی، علی الخصوص این سایت، واکنش های تندی نشان میدهند. اما من از ابتدا گفته ام که این سایت مختص تمام هیئات خوزستانی مقیم بروجرد است و به هیچ عنوان موضع گیری وجود ندارد. اما عده ای هم به من ایراد میگیرند که چرا در فلان هیئت شرکت مستمر دارم؟!!! باید بگویم که من از روی احترام و با توجه به اینکه آن هیئت از تمامی هیئات خوزستانی های مقیم بروجرد قدیمی تر است در آن هیئت شرکت میکنم. باید هم گفت که هیچ کس در بروجرد دمام زن به دنیا نیامده و هیئات تازه تأسیس، خود از همین هیئت دمام زدن را فراگرفته اند. باید یادی کرد از دمام زن بزرگ هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد که اگر او دمام را به بروجرد نمی آورد، عده ای از بروجردی هایی که خود را حتی بوشهری خطاب میکنند و مدعیان دمام زنی اند، اصلا نمیدانستند دمام چیست. استاد ((عبود ابرازه)) بود کسی که به عده ای در بروجرد دمام زنی یاد داد و الان هم از او حتی اسمی نمی آورند و خود را برتر از این بزرگوار میدانند.
اما از همین جا باید بگویم که به هیچ کس ربطی ندارد که هر کس چه میکند و من هم هر کجا که عشق و پاکی و خلوص نیت در عزاداری را ببینم، میروم و از اینکه تا به حال هم در مراسمات هیئاتی که تنها به فکر اسم درآوردن بین مردم هستند، شرکت کرده ام، از حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) شرمگینم و میگویم که تا هر وقت بتوانم از حضور در این هیئات خوداری میکنم. آن کسانی هم که از حضور من در فلان هیئت ناراضی اند و میگویند برو فلان هیئتی ها منتظرتند، بدانند که مجلس مال من و شما نیست؛ متعلق به حضرت امام حسین(ع) است و به شما هیچ ربطی ندارد که من کجا میروم. این را هم در نظر داشته باشید که با این رفتارها، اعضای هیئت خود را از دست میدهید و عمر زیادی برای هیئت شما باقی نمانده است. بدانید هیئاتی که به اسم امام حسین(ع)، هر کاری میخواهید انجام میدهید، در آن دنیا هم باید جواب امام حسین(ع) را بدهید.
برگزاری مراسم عزاداری دهه اول محرم توسط هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد(هیئت سعدی)
به سرپرستی: آقای جمشید نادی
مکان: خیابان سعدی - مسجد امام حسین(ع)
برگزاری مراسم عزاداری شب سوم امام حسین(ع) در بروجرد
توسط هیئت محبین ثامن الائمه و هیئت محبان ثارالله
(خوزستانیهای مقیم بروجرد)
با سپاس فراوان از دوست خوبم، احسان گیوه کی جهت ارسال تصاویر
عزاداری هیئت محبین ثامن الائمه بروجرد در دهه اول محرم
به روایت تصویر
سپاس فراوان از دوستان و اعضای این هیئت که عکسهای خود را ارسال نمودند.
آماده شدن هیئت محبین ثامن الائمه بروجرد قبل از فرا رسیدن محرم
از راست: بنیامین طمار - محمد مطوری - علی کاووسی - احسان گیوه کی
پاسخ به بعضی شبهات
وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:
با سلام خدمت بینندگان عزیز.
مدتی پیش،عزیزی از من انتقادی بجا کردند که من حضورا خدمتشان رسیدم و صحبت کردیم.انتقاد ایشان اینطور بود:
-چرا وقتی متن نوحه ای را که مداح دیگری خوانده،به اسم مداحان بروجردی ثبت میکنید؟
جواب:
بسیار انتقاد خوبی بود،لکن من در پی ترویج فرهنگ خوزستانی در کل کشور و در بعد اصلی،شهر خود میباشم و دوست دارم مردم شهر و کشورم،این مداحان را بشناسند؛اما ایشان حق داشتند و من بزودینام مداح اصلی هر نوحه را که اشتباه درج شده،اصلاح میکنم.
این عزیز،انتقادی دیگر کردند که قابل توجه بود:
-چرا تنها از یکی از هیأتهای خوزستانی سطح شهر مینویسید؟مگر دیگر هیأت در این شهر نیست؟
جواب:در این وبلاگ،خوزستانیهای عزیز،جایگاه ویژه ای دارند.لکن این هیأت که از آنها مینویسم،لطف میکنند و وقتی مراسم دارند،به من اطلاع میدهند و عکسها و فیلمهای هیأت را به من میدهند.
هیأتهای خوزستانی دیگر نیز میتوانند به آدرس ایمیل من شماره تلفنشان را ارسال کنند تا من سریعا رسیدگی کنم.در ضمن،عزیزان خوزستانی از جمله:آقایان نادی(هیأت خوزستانیهای مسجد امام حسین)-آقای مالکی(هیأت خوزستانیهای محبین ثامن الأئمه)مداحان عزیز خوزستانی چون:آقای حسن زاده-آقای ابرازه و...شماره تماس من را دارند.الحمدالله،خوزستانیهای مقیم بروجرد،اتحاد بسیار خوبی دارند.هر کس مرا قابل دید و خواست زمان مراسماتش را به من بگوید،شماره تماسم را از این عزیزان بگیرد.
در ضمن،بروجرد،پنج یا شش هیأت خوزستانی بیشتر ندارد.
با تشکر
هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد...
بزودی با عکسهایی از مراسم دمام زنی هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد در 28صفر،خدمتتان میرسم.
منتظر باشید...
وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:
با سلام خدمت بینندگان عزیز و ارجمند و با عرض تسلیت بمناسبت رحلت جانسوز نبی مکرم اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع).
امروز(28صفر1436هـ.ق) مصادف با:30 آذر 1393هـ.ش،مراسم عزاداری رحلت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) در مسجد امام حسین(ع) واقع در خیابان سعدی شهرستان بروجرد،برگزار شد.
این مراسم با حضور سرپرستان و بزرگان ودمام زنان و سنج زنان هیئت خوزستانیهای مقیم بروجرد،پیگیری شد تا این عزیزان،ارادت خود را نسبت به رسول گرامی اسلام(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)،ابراز کنند و قطره ای باشند از دریای بیکران عزاداران و ماتم نشینان و در سوگ خفتگان اختران عرش اعلی...
بروجرد و خوزستانیهای مقیم بروجرد
وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:
بروجرد در استان لرستان تنها شهری ست که خوزستانی و بوشهری دارد.
حضور خوزستانیها را میتوان بعد از شروع جنگ تحمیلی تخمین زد.در آن زمان که ایران با رژیم عراق درگیر جنگ بود،حمله های عظیمی به قسمتهای جنوبی کشورمان من جمله استان خوزستان میشد که مردم این استان و استانهای هم جوارش را مجبور به مهاجرت کرد.
در آن زمان،گروهی از خوزستانیها به شهر بروجرد در استان لرستان مهاجرت کردند و با خود سنت و مراسمات آیینی خود را نیز آوردند.
در اینجا به چند تا از معروفترین آنها میپردازیم:
مراسم سنج و دمام زنی:
مراسم دمام زنی مراسمی آیینی در بین مردم خوزستان،بوشهر و بندرعباس است.
دمام وسیله ای خبر دهنده است و از انواع ساز کوبه ای است که از یک پیت آهنی که دو طرف آن باز است و به شکل استوانه است و یک جفت پوست که معمولا پوست بز است ساخته میشود.
سنج نیز آلیاژی از آلومینیوم و آهن است که صدایی زنگار دارد.
بوق هم دو جنس دارد که یا آهنی ست یا از شاخ حیوانات شاخ دار مانند:غزال-گوزن-فیل و...
سنج و دمام،با توجه به گفته های بزرگان بوشهر،از آفریقا به بوشهر کشیده شده که تا قبل از آن،سنج و دمام در آفریقا بعنوان یکی از آلات موسیقی به کار گرفته می شده.
پس از ورود سنج و دمام به بوشهر،هیئات عزاداری از آن بعنوان یک وسیله ی خبردهنده استفاده میکردند که ملاک اصلی آن،مراسم عزاداری و سینه زنی سنتی بوده و هست.
به طور کلی دمام نشان دهنده صدای سم اسبان در حال تاختن در میدان نبرد است و سنج صدای برخورد شمشیرها به یکدیگر است و بوق نیز شروع و اعلان جنگ را نشان میدهد.
مراسم سینه زنی سنتی:
پس از اتمام مراسم دمام زنی،مراسم سینه زنی آغاز میشود.همانطور که میدانیم،در هیئات دیگر،قبل از سینه زنی،روضه خوانی میکنند که در جنوب کشور،دمام زنی بجای روضه خوانی انجام میشود که تداعی گر جنگ کربلاست.
مراسم سینه زنی را یکی از بزرگان هیئت با خواندن چند نوحه از معروفترین نوحه های جنوبی که به آنها نوحه پیشخوانی میگویند که گاه فارسی و گاه عربی است،شروع میکنند.سینه زنان نیز با تشکیل صف هایی که به آنها برد میگویند،شروع به سینه زنی میکنند.نوحه های پیشخوانی،نوحه های دوضرب هستند و تا نیم ساعت،نوحه های دوضرب خوانده میشود و سپس،هنگامی که سینه زنی به بالاترین سرعت رسید،نوحه خوان با صدای بلند ((واحد)) اعلام میکند و سینه زن ها شروع به سینه زنی واحد میکنند.
واحد نیز از پایین تر سرعت شروع میشود و به بالاترین سرعت میرسد.معمولا زمان نوحه خوانی واحد،یک ساعت است.
این نکته را نیز باید گفت که نوحه های دوضرب،همگی دارای ذکر و گوشواره هستند و معمولا کوتاه اند و به چند بیت هم بسنده میکنند.اما نوحه های واحد معمولا ذکری ندارند و گاه به بیست بیت،سی بیت و حتی بالاتر نیز میرسند.
باید این را هم گفت که در بوشهر،معمولا یک یا دوبار در بین خواندن نوحه ی واحد،نوحه ای دوضرب خوانده میشود و سپس دوباره واحد اعلام میشود.
پایان تمامی مراسمات سینه زنی سنتی جنوبی در تمام نقاط جنوب کشور به یک شکل است.
هنگامی که نوحه واحد به بالاترین سرعت میرسد،نوحه خوان با خواندن نوحه ای مرسوم به نوحه بارالها به حق...سینه زنی را اتمام میبخشد و در اصطلاح،مأجوری اعلام میکند.
مراسم حنبل:
در شبهای تاسوعا و عاشورا و تا ظهر عاشورا انجام میشود.
حنبل مراسمی است که بلافاصله پس از اتمام سینه زنی انجام میشود و معمولا سه تا چهارنفر دست در دست هم جلو حرکت میکنند و دوصف در پشت سر آنها تشکیل میشود و به صورت سنتی شروع به خواندن اذکار از جمله:شب عاشورا-تاسوعاست امشب/امروز-عباس یا ولد الم-وین شباب الهاشمی و... توسط بزرگی از بزرگان خوانده میشود و بقیه نیز تکرار میکنند.
نوع دیگر حنبل که معمولا در خرمشهر انجام میپذیرد به طوری ست که یکی از بزرگان هیئت شروع به خواندن روضه ای به زبان عربی میکند و با اعلام او جمله ای عربی تکرار میشود و به صورت سنتی سینه زنی میکنند.
مراسم دم دم سحری:
این مراسم مختص روز عاشوراست که یک یا دو یا سه نفر دمام میزنند و یک نفر اذکاری را به صورت مرثیه میخوانند.
یکی از ویژگی های این مراسم آن است که این مراسم از اولین شفق صبحگاهی و گرگ و میش صبح آغاز میشود و تا زمان اذان صبح ادامه میابد.
توجه:این مطلب کاملا اختصاصی است وتوسط مدیر وبلاگ نوشته شده است.هرگونه استفاده به جز به اسم این وبلاگ،اشکال شرعی دارد.
شهر من...بروجرد
دمی همراه ما شو با بروجرد
سفر کن از ولایت تا بروجرد
در اینجا شهری از آیینه بینی
صفای عشق را در سینه بینی
طنین انداز ، نامش در جهان است
که اینجا مامن فرزانگان است
ز سرسبزی تنی انبوه دارد
دلی چون برفِ اسپیکوه دارد
شنو از شاعری اهل همینجا
بهارِ خرّم این شهرِ زیبا
ز”مرشد” شاعر دوران پیشین
که یادش مانده در اوراق زرین :
“خوشا فصل بهاران بروجرد
خوشا احوال یارانِ بروجرد
کشد نورِ تجلی پرده بر رخ
ز شرمِ گلعذارانِ بروجرد…”
بهشتِ شادی و دریای نور است
بروجرد از صفا”دار السّرور” است
بروجردی صفای آب دارد
دلی قرمزتر از عنّاب دارد !
طنین اندازِ عالَم داستانش
جهان مسرور گشت از عالِمانش …
بروجرد و خیابانهای خوبش
خیابانگردیِ وقت غروبش !
“بهار” و “جعفری” و “طالقانی”
پل “لف آر” و “یخچال” است و “قانی”
خیابان “مدرس” “کوی” “قدغون”
محله ی “گوشه “و میدان “رازون”…!
صفا و صوفیان،کوی وزیری
بهارستان و خرم، باغمیری
اگر باشی تو اهل دین وآیین
شوی آخر مقیم “ناسکّدین”
سه راه جعفری غرقِ تماشاست
میان راستابازار غوغاست
بیا تا سوزنی و باغ ملی
برای ثبت اسناد سجلّی!
اگر داری هوای سیر و گلگشت
مشو غافل ز “ونّایی “و”گلدشت”
میانِ ظلمتِ شبهای بی حد
“چغا” چونان نگینی می درخشد !
خداناکرده گر دردی دهد دست
شفای تو درآش “وَرکواز” است!
اگر هست اشتهای تو حسابی
برو سوی حبیب اله کبابی!
حلیمش مایه دار وبی نظیر است
دلم دربند “ترخینه” اسیراست…
چرا ازبین مردم رخت بسته
صفای مردمانِ “چال پسته”؟!