وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

پوریا مهدوی مقدم از استان لرستان - شهرستان بروجرد
----------------------------------------------------
وبلاگی برای نشر نوحه های جنوب کشور
----------------------------------------------------
عزیزانی که مایلند مراسمات مذهبی خود را به بینندگان این وبلاگ اطلاع دهند،به آدرس زیر، مکان - زمان و اطلاعات لازم را ارسال کنند.
در ضمن، اگر عکسهایی هم از همان هیأت ارسال شود،ممنون میشوم.


Porya.borujerd@gmail.com

شماره تماس: 09385616703

آدرس اینستاگرام:
PORYA_BORUJERD
#پوریا_مهدوی_مقدم

آدرس کانال تلگرام:
www.telegram.me/poryarjnews

(((حتما در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید)))
باتشکر
----------------------------------------------------
آدرس وبلاگ اجتماعی پوریا مهدوی مقدم: www.porya-borujerd.ir
-----------------------------------------------------

توضیحات سایت: این وبلاگ تنها جهت نشر و ترویج
نوحه های بوشهری و خوزستانی ساخته شده است.
در واقع این وبلاگ، تنها وبلاگی ست که متن اکثر نو حه هایی را
که در هیچ کجای اینترنت وجود ندارد، در اختیار شما عزیزان
قرار میدهد.
و همچنین، بنده تنها بروجردی هستم که مشغول به
انجام این کار میباشم.
پوریا مهدوی مقدم-بروجرد

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۷ مرداد ۰۰، ۰۸:۳۱ - علیرضا
    ممنون
  • ۸ آذر ۹۹، ۱۸:۴۲ - نیبیرو
    عالی
نویسندگان
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین کشتکار بوشهری» ثبت شده است

۱۰
مهر
۹۴

متن نوحه شب هجران از حسین کشتکار بوشهری



شد شب هجران، خواهر نالان

کم نما افغان، با دل سوزان

 

 

فردا به دشت کربلا زینب ای زینب

گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب

 

چون شود فردا، می روم میدان

تا شوم اندر، خاک و خون غلطان

 

از غم مکن شیون بپا زینب ای زینب

با ناله و شور و نوا زینب ای زینب

 

سیر بنگر بر، این رخ گلگون

چون شود فردا، غرقه اندر خون

 

دیگر نمی بینی مرا زینب ای زینب

خونم بریزند اشقیاء زینب ای زینب

 

می شوم کشته، با همه یاران

جسمها پر خون بی کفن عریان

 

از ما نماند کس بجا زینب ای زینب

جز عابدین در خیمه ها زینب ای زینب

  • پوریا مهدوی مقدم
۰۱
دی
۹۳

متن نوحه سرگشته از حسین کشتکار بوشهری

(در مدح امام زمان-عج-)



حسین کشتکار بوشهری



منم سرگشته ی حیرانت ای دوست

کنم یکباره جان قربانت ای دوست

خلیلا ساز شوق وصل کویت

دهم سر بر سر پیمانت ای دوست

دلی دارم در آتش خانه کرده

میان شعله ها کاشانه کرده

دلی دارم که از شوق وصالت

وجودم را ز غم ویرانه کرده

من آن آواره ی بشکسته بالم

ز هجرانت بتا رو بر زوالم

منم آن مرغ سرگردان تنها

پریشان گشته شد یکباره حالم

سحر سر بر سر سجاده کردم

دعایی بهر آن دلداده کردم

ز حسرت ساغر چشمانم ای دوست

لبانت یکسره از باده کردم

دلا تا کی اسیر یاد یاری؟

ز هجر یار تا کی داغ داری؟

بگو تا کی ز شوق روی لیلی

تو مجنون پریشان روزگاری؟

پریشانم،پریشان روزگارم

من آن سرگشته ی هجر نگارم

کنون عمری ست با امید وصلش

درون سینه آسایش ندارم

ز هجرت روز و شب فریاد دارم

ز بیدادت دلی ناشاد دارم

درون کوهسار سینه ی خود

هزاران کشته چون فرهاد دارم

چرا ای نازنینم،بی وفایی؟

دمادم با دل من در جفایی؟

چرا آشفته کردی روزگارم؟

عزیزم دارد این دل هم خدایی

  • پوریا مهدوی مقدم
۲۶
آذر
۹۳

متن نوحه اربعین از حسین کشتکار بوشهری


حسین کشتکار


مدینه آمدم اما پریشان حال و درمانده

به پایی خسته و پر آبله از راه وامانده

 

به شادی رفته بودم با غم و اندوه برگشتم

به احوالی نظارُم با تنی بی روح برگشتم

 

به وقت رفتنم بودند به هر سویم برادرها

چنان ماهی که گردش را گرفته خیل اخترها

 

حسینم همچو خورشید جهان تاب فروزنده

ابالفضلم به گردم بود چنان ماه تابنده

 

به یک سو عون و عبدالله،به یک سو در خروش اکبر

به سوی دیگرم همچون محافظ،قاسم و جعفر

 

مدینه یک نشانی زان برادرها من آوردم

به خون آغشته و صد پاره یک پیراهن آوردم

 

به چشمم میکشم شاید که راه خانه را یابم

به قدوقامتی خم گشته من کاشانه را یابم

 

تو کنعانی مدینه،عطر یاد یوسفم داری

دلم از غصه خون کردی ز بس غمگین و غمباری

 

مدینه کو جوانانت تو را خاموش میبینم

تو را من با بقیع غصه ها همکوش میبینم

 

برایت غصه ای جانسوز از دشت غم آوردم

برایت تا قیامت کوله باری ماتم آوردم

 

میان کمتر از یک روز در دشت بلا پرپر

به خون غلطان به دست کوفیان اولاد پیغمبر

 

به روی نیزه هفتاد و دو خورشید فروزان فر

ز دشت کربلا قرآن به لب تا شام غم یکسر

 

ز لعن حیدری خاموش کردم فتنه ی اعدا

نمودم تا قیامت،کربلا را سخت پا بر جا

 

ولی با این همه این دل ز سوز داغ میسوزد

دو چشمانم نگاهش را به سوی خیمه میدوزد

 

مدینه کی تو میدانی غم داغ برادر را

مصیبت های هجران حسین و داغ اکبر را

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه لیلا بگفتا ای شه لب تشنه کامان از حسین کشتکار بوشهری


حسین کشتکار بوشهری


لــیلا بــگفتا ای شــهِ، لــب تشنـه کامان/ دستــم به دامــان، آقـا الامان

رودم به میدان می رود، در چنــگ گرگــان/ از هجر اکبر، مشکل برم جان

آه و واویــــــــــــلا، کــــــو اکبـــــــــر مـــــــن/ نــور دو، چشــمان تــر مـــــن

شبها نخفتم تا سحــــر، پــــای گهــــواره/تا تــــــو را کردم، هیجده ساله

کـــــردی امیدم نا امید، این بود خیـــــالت/ رفتی ز دنیا، شیـرم حلالــــت

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

دارم امیــــــــدی از خــدا، یک بار دیگر/ در بـــــــرم آیـــد، نوجوان اکبــــــــر

گردم به دور قامتش، دستی به گردن/ بوسم دو چشم، شهلای اکبـــــــر

آه و واویلا، کو اکبر من / نور دو، چشمان تر من

اکبــــــــر جوان تازه جنگ، این همه لشکر/ تا کی بیاید، در برم بینــــــــــم

ترســــــــم بمیرم نبینم روی او دیگر/ تا صف محشر نوجوان اکبـــــــــــــــــر

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

ای زینب محزون بیا، کن تو امــدادی/ تا بُریم امشب، رخت دامــــــــــــادی

اهل حــــرم گویند سرود، انــدر این وادی/ از بهر اکبر، تا کنیم شـــــــــادی

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

مــــــحزون سر و سینه زند، از بهر اکبـــــر/ می کند نوحه، با دو چشم تر

گردی شفیعش ای جـــوان، در صف محشر/از سر جرمش بگذرند دیگــــر

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

 ****

  • پوریا مهدوی مقدم