۲۱
خرداد
۹۵
متن نوحه شد عزای مرتضی از
حاج عبدالرضا احمدی باغکی
شاعر: آقای مهندسی
شد عزای مرتضی شیعیان بر سر زنید بهر آن شیر خدا خاک غم بر سر کنید
عازم مسجد چو شد مرتضی وقت سحر تا کنــد راز و نیــاز با خــدا بار دگر
سر به سجاده نهاد آن امیر مومنان در کمینش انتظار ابن ملجم همچنان
ضربت شمشیر زکین زد به فرق مرتضی حوریان گریه کنان در دو عالم شد عزا
زد به سر با شور و شین شاه مظلومان حسین
افکند شال عزا گردن خود مجتبی
زینب مظطر زغم زد به سر با شور وشین مجتبی گریه کنان میزند بر سر حسین
کوفه غرق ماتم حجت رحمان بود صوت قرآنش دگر کس زمسجد نشنود
اهل بیت مرتضی در فغان بهر پدر جامع نیلی به تن می زنند هر دم به سر
با دو صد شور ونوا می زند قنبر به سر شیعیان گریه کنید بر علی خیر البشر
زد به سر با شور و شین شاه مظلومان حسین
افکند شال عزا گردن خود مجتبی
شام یتیمتان برد نا شناسی نیمه شب کس نباشد جز علی مرد حق شاه عرب
آنکه جای مصطفی خفته در بستر علی شیر حق همچون سپر در بر دشمن علی
در جنان بهــر علی فاطــمه گریان بود زین مصیبت مصطفی با دو چشم تر بود
ناله کن مهندسی در عزای مرتضی فاتح خیبــر گشا شــافع روز جزا
فاتح خیبر علی، شافع محشر علی، ناطق قرآن علی، حجت رحمان علی
- ۰ نظر
- ۲۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۱