وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

پوریا مهدوی مقدم از استان لرستان - شهرستان بروجرد
----------------------------------------------------
وبلاگی برای نشر نوحه های جنوب کشور
----------------------------------------------------
عزیزانی که مایلند مراسمات مذهبی خود را به بینندگان این وبلاگ اطلاع دهند،به آدرس زیر، مکان - زمان و اطلاعات لازم را ارسال کنند.
در ضمن، اگر عکسهایی هم از همان هیأت ارسال شود،ممنون میشوم.


Porya.borujerd@gmail.com

شماره تماس: 09385616703

آدرس اینستاگرام:
PORYA_BORUJERD
#پوریا_مهدوی_مقدم

آدرس کانال تلگرام:
www.telegram.me/poryarjnews

(((حتما در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید)))
باتشکر
----------------------------------------------------
آدرس وبلاگ اجتماعی پوریا مهدوی مقدم: www.porya-borujerd.ir
-----------------------------------------------------

توضیحات سایت: این وبلاگ تنها جهت نشر و ترویج
نوحه های بوشهری و خوزستانی ساخته شده است.
در واقع این وبلاگ، تنها وبلاگی ست که متن اکثر نو حه هایی را
که در هیچ کجای اینترنت وجود ندارد، در اختیار شما عزیزان
قرار میدهد.
و همچنین، بنده تنها بروجردی هستم که مشغول به
انجام این کار میباشم.
پوریا مهدوی مقدم-بروجرد

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۷ مرداد ۰۰، ۰۸:۳۱ - علیرضا
    ممنون
  • ۸ آذر ۹۹، ۱۸:۴۲ - نیبیرو
    عالی
نویسندگان
پیوندها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «واحد خوزستانی» ثبت شده است

۲۶
شهریور
۹۷

متن نوحه

 نه به دیده نورم نه به تن توانم



نه بدیده نورم، نه به تن توانم

بنشینم و خون جگر فشانم


شده پاره پاره بدن جوانم

گل پرپر من، علی اکبر من


به کجا بگردم، گل خود بجویم

که ز خون فرقش رخ خود بشویم

بنشینم و یا ولدی بگویم

گل پرپر من، علی اکبر من


گل من فدا شد، به ره خدا شد

لب تشنه از من پسرم جدا شد

گل پرپر من، علی اکبر من


پسر شهیدم، صدف امیدم

به خدا شکستم به خدا خمیدم

که به غلظم خون بدن تو دیدم

گل پرپر من، علی اکبر من


تو ستاره بودی، شب غربتم را

تو ز دل زدودی شب غربتم را

تو  ز کف ربودی همه طاقتم را

گل پرپر من، علی اکبر من


بنگر چه آمد به سرم علی جان

ز غم تو خون شد جگرم علی جان

پسرم علی جان

گل پرپر من، علی اکبر من


همه چشم و گوشم که سخن بگویی

ز غریبی گل به چمن بگویی

سخنی ز سوز دل من بگویی

گل پرپر من، علی اکبر من


دانلود نوحه با نوای حسین فخری

  • پوریا مهدوی مقدم
۲۱
مهر
۹۴

متن نوحه بر سر نیزه سری دیده گریان نگران از حاج حسین فخری



بر سر نیزه سری دیده گریان نگران

حرم آل عبا گرد او سینه زنان

از رگ حنجر این سر چکد خون به زمین

در برش دخترکی میدود ناله کنان

در بر رأس حسین خواهری خون جگر است

پابرهنه به فغان بر سر خار دوان

چون که بیند ز دل خواهرش رفته قرار

میکند گریه ی خون از غم او به فغان

چشم خونبار حسین نگران زینب است

که قد و قامت او شد خم همچو کمان

یکطرف از حرمش آه و فریاد بلند

نیزه داران همه جا گرد آنان شادان

تازیان است فرو به تن آل رسول

کمر زینب خم شده زین بار گران

میکند جای حرم چون سپر پیکر خود

تازیان است فرو به تنش چون باران

کاروان اسرا خسته ره می سپرا

برده گرما ز همه کودکان طاقت جان

خفته در مقتل خون جسم صدچاک حسین

که به سویش چشم آسمان خون افشان

  • پوریا مهدوی مقدم
۰۱
دی
۹۳

متن نوحه واحد از حاج حسین فخری



حاج حسین فخری



جز دلم کس نکند دلبری از دلبر من

دلبر عشق بازی کند بر سر نی با سر من

یا رب این دشت بلا،یا که طرب خانه ی ما

کس ندانست که عروسی بُوَد این یا که عزا؟

هرچه دارم به تماشاگه زلفت ریزم

جای زر درقدمت،من سروجان میریزم

جز دلم کس نکند دلبری از دلبر من

دلبر عشق بازی کند بر سر نی با سر من

کرده پرخونِ جگر،دست ازل جام مرا

زده نقاش ازل،عزم مرا رنگ بلا

بعد من خواهرمن،قافله سالار منی

در پس پردۀ قید،شاهد اسرار منی

شاهد غارت و غارتگر گلزار منی

زیر شمشیر و سنان،طالب دیدار منی

سوز و آه و غم ما،ساده و یک بازی نیست

هر که دارد غم جان،لایق جانبازی نیست

تا ملامت نکشی،عشق نزند حلقه به در

نشود سنگ تو لعل،تا نخوری خون جگر

کی کنم شکوه از این چرخ پر از نقش و نگار؟

کی کشم منت از این طارَم فیروزه سوار؟

صحبت از بریدن سر ز قفاست با شمشیر

صحبت از خوردن آب است ز گلو از لب تیر

  • پوریا مهدوی مقدم
۳۰
آذر
۹۳

متن نوحه دشنه از حاج حسین فخری


حاج حسین فخری


دشنه...بر لب تشنه

بر لب تشنه... بر لب تشنه... بر لب تشنه

 

خنجر...بر تار حنجر

بر تار حنجر... بر تار حنجر... بر تار حنجر

 

در خواب...کودک بی تاب

کودک بی تاب... کودک بی تاب... کودک بی تاب

 

خاموش...طفل در آغوش

طفل در آغوش... طفل در آغوش... طفل در آغوش

 

زینب...آیه ها بر لب

آیه ها بر لب... آیه ها بر لب... آیه ها بر لب

 

خواهر...داغ برادر

داغ برادر... داغ برادر... داغ برادر

 

عباس...بوی گل یاس

بوی گل یاس... بوی گل یاس... بوی گل یاس

 

اکبر...لاله ی پرپر

لاله ی پرپر... لاله ی پرپر... لاله ی پرپر

 

بیدار...سینه ی تب دار

سینه ی تب دار... سینه ی تب دار... سینه ی تب دار

 

فریاد...این همه بیداد

این همه بیداد... این همه بیداد... این همه بیداد

 

هیهات...شام خرابات

شام خرابات... شام خرابات... شام خرابات

 

گریان...محفل یاران

محفل یاران... محفل یاران... محفل یاران

 

آتش...شعله ی سرکش

شعله ی سرکش... شعله ی سرکش... شعله ی سرکش

 

بستر...خیمه خاکستر

خیمه خاکستر... خیمه خاکستر... خیمه خاکستر

 

عالم...غرقه در ماتم

غرقه در ماتم... غرقه در ماتم... غرقه در ماتم

 

بر لب...ناله های شب

ناله های شب... ناله های شب... ناله های شب

  • پوریا مهدوی مقدم
۲۸
آذر
۹۳

متن نوحه زینب ای زینب از آقای رضا حسن زاده


رضا حسن زاده



مهربان خواهر من...یار و غم پرور من

زینب ای زینب

بیا از روی وفا...خواهرا بر سرمن

زینب ای زینب

 

پیامی دارم بهر تو خواهر،گفته ام بشنو این دم آخر،

وقت هجرانت با دیده ی تر

میروم سوی جنان...غرق خون پیکر من...

زینب ای زینب

 

مهربان خواهر من...یار و غم پرور من

زینب ای زینب

بیا از روی وفا...خواهرا بر سرمن

زینب ای زینب

 

گلهای باغ خوش بوی زهرا،گردیده پرپر در ره الله،

ما ز دامانت روسیه اعلا

گردیده وقت وداع...ای ز جان بر سر من...

زینب ای زینب

 

مهربان خواهر من...یار و غم پرور من

زینب ای زینب

بیا از روی وفا...خواهرا بر سرمن...

زینب ای زینب

 

میبینی مرغ بشکسته بالم،جان تو زینب جان طفلانم،

دردم آخر زین غم بنالم

تنها و بی کس و یار...می مانی اختر من...

زینب ای زینب

 

مهربان خواهر من...یار و غم پرور من

زینب ای زینب

بیا از روی وفا...خواهرا بر سرمن

زینب ای زینب

 

بعد از من خواهر تو مکن زاری،پریشان مویت مکن با خواری،

صورت نگه دار با بردباری

سالار غافله ای...میرود از بر من...

زینب ای زینب

 

مهربان خواهر من...یار و غم پرور من

زینب ای زینب

بیا از روی وفا...خواهرا بر سرمن

زینب ای زینب

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۷
آذر
۹۳


متن نوحه آمد آن سوخته دل


 از آقای رضا حسن زاده


رضا حسن زاده

به خاطر کیفیت بد عکس،پوزش میطلبم.


آمـــــد آن سوخته دل،غنچه ی پیوسته بهار

که از او چشم جهان،اشک چو باران دارد

 

آمد آن سایه ی رحمت که پناه همه اوست

هر کجا روی کند،میل به احســــــان دارد

 

آمد آن یکه سواری که بوقت جـــــــــولان

عرصه ی روز جزا تـــنگی مــــیدان دارد

 

آمــد آن لاله ی خونیــــن رخ صحرای بلا

که به دل داغ ز هفتاد و دو قربـــــــان دارد

 

مــیزبان دو جهان،فاطمه را مهمـــــان است

نازم آن بخت که این کوکب رخشـــــان دارد

 

این حــــــــسین است که با اینهمه آیات جمال

روی دامــان نبـــــــی،جلوه ی قــــــرآن دارد

 

این حسین است که از حشــــــــــمت ثاراللهی

خاتــــــم دولـــت صـــــــــد ملک سلیمان دارد

 

این حسین است که از پیرهنـــی خـــون آلـــود

صد چو یعقوب،اسیــر غــــــــم هجــــران دارد

 

این حـــــسین است که گیسوی عـلی اکبـــــر او

رشــته ی انـــــــس به دلهـــــای پریــــشان دارد

 

این حـــــسین است که سـرلشــکر پــرهمــــت او

تشـــــــنه لب،دست فشان،مشک بــه دنـــدان دارد

 

این حسین است که از خرمــــــن خونیــــن کفنــــان

گلـــــشنـــــی تازه تر از روضـــه ی رضـــوان دارد

 

قهرمان است حــــــــسین و زده بر سیــــــنه نــــــشان

ز لب اصـــــــغـر خود،لــــعــــــل بــــداخـــــــشان دارد

 

پرهیاهـــــــــو کند از مـــقــــــدم خـــود محـــــشــــر را

او کـــــه از جانــــــــــب حـــــق،اذن به غــــــفران دارد

 

بی نظیــــر است (حسان) سفره ی احــــــسان حـــــــسین

که به خـــــــوان کرمـــــــش ایـــــــنهمه مـــهـــــمان دارد


دانلود فایل صوتی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۵
آذر
۹۳

متن نوحه تویی آن غرقه به خونی از حاج حسین فخری


حاج حسین فخری



تویی آن غرقه به خونی که بزرگ شهدایی

تو عزیز دل زهرا،تو حسین خون خدایی

 

سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده

بدنت را که به خاک سیه ای کشته کشیده

 

به لب آب روان کشته ی لب تشنه که دیده؟

چه بود جرم و گناهت که مرمل به دم آیی

 

ز چه رو قلب شریفت هدف تیر بلا شد؟

به تو ای سرور خوبان چه جفا روی جفا شد

 

که به مظلومیت و خون جگر آل عبا شد

گل سالم نبود در بدن پاک تو جایی

 

تن عریان تو خونین به زمین در بر زینب

شده در لجه ی خون غرقه مه انور زینب

 

نه مرا بی تو دگر تاب و توان یاور زینب

چه کند خواهر افسرده به هنگام جدایی

 

ز چه پایمال مراکب شده گلگون بدن تو؟

گل من دامن صحرای بلا شد وطن تو

 

اسفا خاک بیابان شده جای کفن تو

نه لباسی ز تو بر جا نه سلاحی نه عبایی

 

نه سری در بدن تو که ببوسم سرورویت

نه تو را نای و گلویی که زنم بوسه گلویت

 

نه گلابی که بشویم بدن قاری بویت

نه مجالی سر نعش تو کشم آه و نوایی

 

تویی آن کشته که عطشان به لب شط فراتی

حرمت کعبه و مقصود که تو کشتی نجاتی

 

ثمر باغ نبوت کرم و عین حیاتی

به فدایت سر و جانم که به هر درد دوایی

 

تو حسین الگوی آزادگی و عشق و جهادی

که به سرمنزل معراج بلا گام نهادی

 

به ره مکتب توحید تو هستی همه دادی

حرم و زمزمی و سعی و صفایی و منایی

 

به برت خفته به خون قاسم و عبداله و جعفر

ز دم تیغ جفا غرق به خون شد علی اکبر

 

نه سپاه و نه علم مانده نه عباس دلآور

همه یاران تو در کرببلا گشته فدایی

 

به خیام حرم تو زده شد آتش بیداد

ز عطش اهل حریمت همه در ناله و فریاد

 

نه بود خیمه ی دیگر،چه کنم با تب سجاد؟

نگران عهدوعیالت که سوی خیمه بیایی

 

همه جا بوده مرا با تو سر الفت و وحدت

سفری با سر خونین تو دارم سوی غربت

 

نگذارم به زمین بعد تو من پرچم نهضت

گل من رأس تو بر نیزه کند جلوه نمایی

 

تو چراغ شب تاریک عزیزان بسیجی

تو به میدان شرف رهبر گردان بسیجی

 

همه دم زمزمه و نغمه ی مردان بسیجی

به عزای تو ((معلم)) همه در نوحه سرایی

  • پوریا مهدوی مقدم