وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

مرجع کامل نوحه های بوشهری و خوزستانی

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

پوریا مهدوی مقدم از استان لرستان - شهرستان بروجرد
----------------------------------------------------
وبلاگی برای نشر نوحه های جنوب کشور
----------------------------------------------------
عزیزانی که مایلند مراسمات مذهبی خود را به بینندگان این وبلاگ اطلاع دهند،به آدرس زیر، مکان - زمان و اطلاعات لازم را ارسال کنند.
در ضمن، اگر عکسهایی هم از همان هیأت ارسال شود،ممنون میشوم.


Porya.borujerd@gmail.com

شماره تماس: 09385616703

آدرس اینستاگرام:
PORYA_BORUJERD
#پوریا_مهدوی_مقدم

آدرس کانال تلگرام:
www.telegram.me/poryarjnews

(((حتما در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید)))
باتشکر
----------------------------------------------------
آدرس وبلاگ اجتماعی پوریا مهدوی مقدم: www.porya-borujerd.ir
-----------------------------------------------------

توضیحات سایت: این وبلاگ تنها جهت نشر و ترویج
نوحه های بوشهری و خوزستانی ساخته شده است.
در واقع این وبلاگ، تنها وبلاگی ست که متن اکثر نو حه هایی را
که در هیچ کجای اینترنت وجود ندارد، در اختیار شما عزیزان
قرار میدهد.
و همچنین، بنده تنها بروجردی هستم که مشغول به
انجام این کار میباشم.
پوریا مهدوی مقدم-بروجرد

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۷ مرداد ۰۰، ۰۸:۳۱ - علیرضا
    ممنون
  • ۸ آذر ۹۹، ۱۸:۴۲ - نیبیرو
    عالی
نویسندگان
پیوندها

۵۰ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۸
آذر
۹۳



متن نوحه اشک من یار حسینه از کربلایی حسن توزی


کربلایی حسن توزی


اشک من یار حسینه  *  دل خریدار حسینه

اگر اعتباری دارم  *  بخدا کار حسینه

همه عالم بگردم  *  مثل تو پیدا نمیشه

هیچ کسی برای قلبم  * یوسف زهرا نمیشه

اشک من یار حسینه  *  دل خریدار حسینه

اگر اعتباری دارم  *  بخدا کار حسینه

 

دل من تو کربلایه  * توی  بین الحرمینه

یک طرف نور ابوالفظل  *  طرفی شور حسینه

 

اشک من یار حسینه  *  دل خریدار حسینه

اگر اعتباری دارم  *  بخدا کار حسینه





  • پوریا مهدوی مقدم
۱۷
آذر
۹۳

دعای پایانی خوزستانی و بوشهری


سینه زنی بوشهری


بارلها بحق پهلوی مجروح بتول

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها بحق صورت مضروب بتول

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها بحق شیر و پسر عمّ رسول

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها بحق زینب نالان و خمود

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها بحق عباس،ابن مرتضی

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها تو به اکبر،قاسم و علی اصغر

این عزاداری ما جمله بفرما تو قبول

 

بارلها بحق ابن علی یعنی حسین

مضمحل ساز هرآنکس سر دعوا دارد

 

بارلها بحق سید و سالار حسین

تو مداوا بنما جمله ی مجروحین را

 

قطع و نابود نما مدعی آل رسول

این حسودان ز همه خلق فراوان آمد

 

بارلها نشود لال به هنگام ممات

آن زبانی که فرستد به محمد صلوات

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۷
آذر
۹۳


متن نوحه آمد آن سوخته دل


 از آقای رضا حسن زاده


رضا حسن زاده

به خاطر کیفیت بد عکس،پوزش میطلبم.


آمـــــد آن سوخته دل،غنچه ی پیوسته بهار

که از او چشم جهان،اشک چو باران دارد

 

آمد آن سایه ی رحمت که پناه همه اوست

هر کجا روی کند،میل به احســــــان دارد

 

آمد آن یکه سواری که بوقت جـــــــــولان

عرصه ی روز جزا تـــنگی مــــیدان دارد

 

آمــد آن لاله ی خونیــــن رخ صحرای بلا

که به دل داغ ز هفتاد و دو قربـــــــان دارد

 

مــیزبان دو جهان،فاطمه را مهمـــــان است

نازم آن بخت که این کوکب رخشـــــان دارد

 

این حــــــــسین است که با اینهمه آیات جمال

روی دامــان نبـــــــی،جلوه ی قــــــرآن دارد

 

این حسین است که از حشــــــــــمت ثاراللهی

خاتــــــم دولـــت صـــــــــد ملک سلیمان دارد

 

این حسین است که از پیرهنـــی خـــون آلـــود

صد چو یعقوب،اسیــر غــــــــم هجــــران دارد

 

این حـــــسین است که گیسوی عـلی اکبـــــر او

رشــته ی انـــــــس به دلهـــــای پریــــشان دارد

 

این حـــــسین است که سـرلشــکر پــرهمــــت او

تشـــــــنه لب،دست فشان،مشک بــه دنـــدان دارد

 

این حسین است که از خرمــــــن خونیــــن کفنــــان

گلـــــشنـــــی تازه تر از روضـــه ی رضـــوان دارد

 

قهرمان است حــــــــسین و زده بر سیــــــنه نــــــشان

ز لب اصـــــــغـر خود،لــــعــــــل بــــداخـــــــشان دارد

 

پرهیاهـــــــــو کند از مـــقــــــدم خـــود محـــــشــــر را

او کـــــه از جانــــــــــب حـــــق،اذن به غــــــفران دارد

 

بی نظیــــر است (حسان) سفره ی احــــــسان حـــــــسین

که به خـــــــوان کرمـــــــش ایـــــــنهمه مـــهـــــمان دارد


دانلود فایل صوتی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۷
آذر
۹۳

متن نوحه واحد از حاج ابراهیم ملاح زاده


حاج ابراهیم ملاح زاده


صدای شیهه ی اسبی ز دشت کربلا آمد

هراسان زینب از خیمه برون با صدفغان آمد

 

بدید آن ذوالجناح خونین به سوی خیمه می آید

سر افکنده و بی صاحب و اشک از دیده میبارد

 

گرفتند حلقه ی ماتم به دور ذوالجناح آن دم

چنان شوری به پا کردند،زدند بر سر ز غم هر دم

 

بگفت زینب ز غم از چه تو گریان و پریشانی؟

شده یالت ز خون رنگین،ز حسینم چه میدانی؟

 

بگو از اکبر و اصغر،بگو از قاسم داماد

بگو با من ز عباسم،ز عون و جعفرم کن یاد

 

کنید یاد از حسینم...شهید کربلا

فتاده جسم پاکش...در این دشت بلا

 

فغان و بانگ واویلا برآورد زینب مضطر

چه بگویم صف محشر جواب دخت پیغمبر

 

حسین از هجر تو اکنون شدم سرگشته و حیران

چگونه من روم بی تو،شوم بی تو شه خوبان

اسیری میبرند تا شام،دلم در صحنه ی میدان

 

چگونه من برم از یاد حسین و حامی دوران؟

تن عریان او بی سر،همگی جمله عزیزان

 

وداع با شه و یارانش بسی بر من بود مشکل

غم جانسوز او دارم،چگونه برکنم از دل؟

 

کنید یاد از حسینم...شهید کربلا

فتاده جسم پاکش...در این دشت بلا

 

چگونه من برم از یاد در این دشت بلا اکبر؟

شده همچون گلی پرپر،در این دشت بلا اکبر

 

کنون آن قاسم داماد ز خون بسته حنا دستش

چه گویم در صف محشر،جواب باب آبابش؟

 

حرم در انتظار آب ولی سقای یتیمان

کنار علقمه جسمش فتاد از جور لعینان

سکینه میزند بر سر،رقیه از غمش حیران


  • پوریا مهدوی مقدم
۱۵
آذر
۹۳

بروجرد و خوزستانیهای مقیم بروجرد


بروجرد خوزستان بوشهر



وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:


بروجرد در استان لرستان تنها شهری ست که خوزستانی و بوشهری دارد.

حضور خوزستانیها را میتوان بعد از شروع جنگ تحمیلی تخمین زد.در آن زمان که ایران با رژیم عراق درگیر جنگ بود،حمله های عظیمی به قسمتهای جنوبی کشورمان من جمله استان خوزستان میشد که مردم این استان و استانهای هم جوارش را مجبور به مهاجرت کرد.

در آن زمان،گروهی از خوزستانیها به شهر بروجرد در استان لرستان مهاجرت کردند و با خود سنت و مراسمات آیینی خود را نیز آوردند.

در اینجا به چند تا از معروفترین آنها میپردازیم:


مراسم سنج و دمام زنی:

مراسم دمام زنی مراسمی آیینی در بین مردم خوزستان،بوشهر و بندرعباس است.

دمام وسیله ای خبر دهنده است و از انواع ساز کوبه ای است که از یک پیت آهنی که دو طرف آن باز است و به شکل استوانه است و یک جفت پوست که معمولا پوست بز است ساخته میشود.

سنج نیز آلیاژی از آلومینیوم و آهن است که صدایی زنگار دارد.


خوزستانیهای مقیم بروجرد


بوق هم دو جنس دارد که یا آهنی ست یا از شاخ حیوانات شاخ دار مانند:غزال-گوزن-فیل و...

سنج و دمام،با توجه به گفته های بزرگان بوشهر،از آفریقا به بوشهر کشیده شده که تا قبل از آن،سنج و دمام در آفریقا بعنوان یکی از آلات موسیقی به کار گرفته می شده.

پس از ورود سنج و دمام به بوشهر،هیئات عزاداری از آن بعنوان یک وسیله ی خبردهنده استفاده میکردند که ملاک اصلی آن،مراسم عزاداری و سینه زنی سنتی بوده و هست.

به طور کلی دمام نشان دهنده صدای سم اسبان در حال تاختن در میدان نبرد است و سنج صدای برخورد شمشیرها به یکدیگر است و بوق نیز شروع و اعلان جنگ را نشان میدهد.


مراسم سینه زنی سنتی:

پس از اتمام مراسم دمام زنی،مراسم سینه زنی آغاز میشود.همانطور که میدانیم،در هیئات دیگر،قبل از سینه زنی،روضه خوانی میکنند که در جنوب کشور،دمام زنی بجای روضه خوانی انجام میشود که تداعی گر جنگ کربلاست.

مراسم سینه زنی را یکی از بزرگان هیئت با خواندن چند نوحه از معروفترین نوحه های جنوبی که به آنها نوحه پیشخوانی میگویند که گاه فارسی و گاه عربی است،شروع میکنند.سینه زنان نیز با تشکیل صف هایی که به آنها برد میگویند،شروع به سینه زنی میکنند.نوحه های پیشخوانی،نوحه های دوضرب هستند و تا نیم ساعت،نوحه های دوضرب خوانده میشود و سپس،هنگامی که سینه زنی به بالاترین سرعت رسید،نوحه خوان با صدای بلند ((واحد)) اعلام میکند و سینه زن ها شروع به سینه زنی واحد میکنند.


سینه زنی سنتی جنوبی


واحد نیز از پایین تر سرعت شروع میشود و به بالاترین سرعت میرسد.معمولا زمان نوحه خوانی واحد،یک ساعت است.

این نکته را نیز باید گفت که نوحه های دوضرب،همگی دارای ذکر و گوشواره هستند و معمولا کوتاه اند و به چند بیت هم بسنده میکنند.اما نوحه های واحد معمولا ذکری ندارند و گاه به بیست بیت،سی بیت و حتی بالاتر نیز میرسند.

باید این را هم گفت که در بوشهر،معمولا یک یا دوبار در بین خواندن نوحه ی واحد،نوحه ای دوضرب خوانده میشود و سپس دوباره واحد اعلام میشود.

پایان تمامی مراسمات سینه زنی سنتی جنوبی در تمام نقاط جنوب کشور به یک شکل است.

هنگامی که نوحه واحد به بالاترین سرعت میرسد،نوحه خوان با خواندن نوحه ای مرسوم به نوحه بارالها به حق...سینه زنی را اتمام میبخشد و در اصطلاح،مأجوری اعلام میکند.


مراسم حنبل:

در شبهای تاسوعا و عاشورا و تا ظهر عاشورا انجام میشود.

حنبل مراسمی است که بلافاصله پس از اتمام سینه زنی انجام میشود و معمولا سه تا چهارنفر دست در دست هم جلو حرکت میکنند و دوصف در پشت سر آنها تشکیل میشود و به صورت سنتی شروع به خواندن اذکار از جمله:شب عاشورا-تاسوعاست امشب/امروز-عباس یا ولد الم-وین شباب الهاشمی و... توسط بزرگی از بزرگان خوانده میشود و بقیه نیز تکرار میکنند.

نوع دیگر حنبل که معمولا در خرمشهر انجام میپذیرد به طوری ست که یکی از بزرگان هیئت شروع به خواندن روضه ای به زبان عربی میکند و با اعلام او جمله ای عربی تکرار میشود و به صورت سنتی سینه زنی میکنند.


مراسم دم دم سحری:

این مراسم مختص روز عاشوراست که یک یا دو یا سه نفر دمام میزنند و یک نفر اذکاری را به صورت مرثیه میخوانند.


دم دم سحری


یکی از ویژگی های این مراسم آن است که این مراسم از اولین شفق صبحگاهی و گرگ و میش صبح آغاز میشود و تا زمان اذان صبح ادامه میابد.



توجه:این مطلب کاملا اختصاصی است وتوسط مدیر وبلاگ نوشته شده است.هرگونه استفاده به جز به اسم این وبلاگ،اشکال شرعی دارد.

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۵
آذر
۹۳

متن نوحه تویی آن غرقه به خونی از حاج حسین فخری


حاج حسین فخری



تویی آن غرقه به خونی که بزرگ شهدایی

تو عزیز دل زهرا،تو حسین خون خدایی

 

سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده

بدنت را که به خاک سیه ای کشته کشیده

 

به لب آب روان کشته ی لب تشنه که دیده؟

چه بود جرم و گناهت که مرمل به دم آیی

 

ز چه رو قلب شریفت هدف تیر بلا شد؟

به تو ای سرور خوبان چه جفا روی جفا شد

 

که به مظلومیت و خون جگر آل عبا شد

گل سالم نبود در بدن پاک تو جایی

 

تن عریان تو خونین به زمین در بر زینب

شده در لجه ی خون غرقه مه انور زینب

 

نه مرا بی تو دگر تاب و توان یاور زینب

چه کند خواهر افسرده به هنگام جدایی

 

ز چه پایمال مراکب شده گلگون بدن تو؟

گل من دامن صحرای بلا شد وطن تو

 

اسفا خاک بیابان شده جای کفن تو

نه لباسی ز تو بر جا نه سلاحی نه عبایی

 

نه سری در بدن تو که ببوسم سرورویت

نه تو را نای و گلویی که زنم بوسه گلویت

 

نه گلابی که بشویم بدن قاری بویت

نه مجالی سر نعش تو کشم آه و نوایی

 

تویی آن کشته که عطشان به لب شط فراتی

حرمت کعبه و مقصود که تو کشتی نجاتی

 

ثمر باغ نبوت کرم و عین حیاتی

به فدایت سر و جانم که به هر درد دوایی

 

تو حسین الگوی آزادگی و عشق و جهادی

که به سرمنزل معراج بلا گام نهادی

 

به ره مکتب توحید تو هستی همه دادی

حرم و زمزمی و سعی و صفایی و منایی

 

به برت خفته به خون قاسم و عبداله و جعفر

ز دم تیغ جفا غرق به خون شد علی اکبر

 

نه سپاه و نه علم مانده نه عباس دلآور

همه یاران تو در کرببلا گشته فدایی

 

به خیام حرم تو زده شد آتش بیداد

ز عطش اهل حریمت همه در ناله و فریاد

 

نه بود خیمه ی دیگر،چه کنم با تب سجاد؟

نگران عهدوعیالت که سوی خیمه بیایی

 

همه جا بوده مرا با تو سر الفت و وحدت

سفری با سر خونین تو دارم سوی غربت

 

نگذارم به زمین بعد تو من پرچم نهضت

گل من رأس تو بر نیزه کند جلوه نمایی

 

تو چراغ شب تاریک عزیزان بسیجی

تو به میدان شرف رهبر گردان بسیجی

 

همه دم زمزمه و نغمه ی مردان بسیجی

به عزای تو ((معلم)) همه در نوحه سرایی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۵
آذر
۹۳

متن نوحه چون قلم مینالد از نو وای من از ایمان میرشکاری


ایمان میرشکاری



چون قلم مینالد از نو وای من

وای بر این سینه ی شیدای من

 

مرغ ذهنم پر زنان شد سوی دوست

میرود تا جا کند در کوی دوست

 

دل درون سینه ام خاکستر است

روضه خوان بهر علی اصغر است

 

گریه های اصغر از حد شد فزون

تاب مولا چون که از کف شد برون

 

پرده ای دیگر ز آهنگ بلا

شد به پا در سرزمین کربلا

 

عرش یک سر شیون و غوغا گرفت

تا که در آغوش مولا جا گرفت

 

گفت ای آرام جانم چاره نیست

ناله های آتشین از بهر چیست؟

 

انتظاری جرعه ای آبت دهم

راحتی بر قلب بی تابت دهم

 

با زبان گریه گویا ناگهان

در بیان گردید و بگشودش زبان

 

گفت این زاری برای آب نیست

از غریبی تو صبر و تاب نیست

 

 

گرچه تنها وارث پیغمبری

لیک بی یار و سپاه و یاوری

 

من به قربان تو و تنهاییت

میکنم با گریه هم آواییت

 

نیست در من پای میدان رفتنم

در نبرد و رزم دونم رفتنم

 

 

خود مرا بر تا به میدان نبرد

خفته اندر سینه ام دنیای درد

 

کوچکم من لیک سرباز توام

با شعف امروز جانباز توام

 

با خدایم دل سر تن نازی است

آرزویم در رهت جانبازی است

 

 

بر تنم جای زره قنداق شد

طاقتم دیگر ز حسرت طاق شد

 

بر مرا تا شعله ای بر پا کنم

کوفیان را تا ابد رسوا کنم

 

بر کف مولا سخن را ساز کرد

اینچنین بر کوفیان آواز کرد

 

کای سپاه کوفیان بی حیا

لحظه ای شرمی نمائید از خدا

 

کوفیان بی حیا من اصغرم

در ره دین وین گلو وین حنجرم

 

بوسه ای زد بر گلوی او خدنگ

رفت با حلقوم خونینش به جنگ

 

زد به گلبرگ گلو تیر خزان

ناله ها برخواست آن دم زآسمان

 

شیوه ی دلدادگی را ساز کرد

مرغ روحش تا جنان پرواز کرد

 

شد علی اصغر شهید بی صدا

داد بستان ای خدا روز جزا

 

کشته شد موجی به ناحق اصغرم

زد شرر بر جان و روح و پیکرم


 

 


 
  • پوریا مهدوی مقدم
۱۴
آذر
۹۳

متن نوحه أنا مظلوم حسین از حاج نزار القطری


نزار القطری



متن کامل نوحه عربی فارسی «أنا مظلوم حسین» با ترجمه مقاطع عربی آن.

ای ز صولت لا فتی الا علی در شأن تو {خطاب به حضرت زینب کبری است سلام الله علیها و روحی فداها}

می برد شمر از سرت معجر، فکیف تصبحون؟ {معجر=روسری، فکیف تصبحون= شما را چه پیش خواهد آمد}

آل بو سفیان به عزت، فی بیوت آمنین {= در خانه هایشان در امنیت به سر می برند}

آل ما دور از وطن، یا لیت قومی یعلمون {= کاش این قوم می دانستند}

انعم الله علینا برسول مدنی {خداوند به واسطه رسولی مدنی بر ما نعمت روا داشته}

هو جدی، و ابی و واصف الکرم علی {که ان پیغمبر جد من است. و علی پدر من و ....است}

خیرة الله من الخلق أبی {پدرم علی بهترین خلق خداوند....}

بعد جدی، فأنا ابن الخیرتین {... پس از پیغمبر است. و من فرزند دو برگزیده}

فضة قد خلصت من ذهب {من نقره ای هستم که از طلا بیرون آمده است}

فأنا الفضه و ابن الذهبین {پس من نقره ام و فزند دو طلا- حضرت رسول(ص) و امام علی(ص)}

ذهب ٌمن ذهب ٍ فی ذهب ٍ {طلایی از طلا و در طلا}

و لجینٌ فی لجین ٍ فی لجین ٍ {و نقره ای در نقره اندر نقره}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟}

لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}

لیس والله سوانا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست}

فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

 

عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر

چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر

و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر

چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر

همه در ریختن خون من آن بی کس و یاور

شده آماده و بگرفته به کف نیزه و خنجر

و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}

لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟}

لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}

لیس والله سوأنا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست}

فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

من له جد کجدی فی الوری {چه کسی در عالم پدر بزرگی مانند پدر بزرگ من دارد؟}

او کشیخی؟ فأنا ابن العلمین {یا پدری چون پدر من دارد؟ پس من فرزند دو زعیم و سالار هستم}

فاطم الزهرا امی، و ابی {فاطمه زهرا مادرم هست و پدرم کسی است که...}

قاصم الکفر ببدر و حنین {... کمر کفر را در بدر و حنین شکست}

عبدالله غلاما یافعا {و پدرم- علی- در حالیکه نو جوانی بود خداوند را پرستش می کرد}

و قریش یعبدون الوثنین {در حالیکه قریشیان آن دو بت را می پرستیدند}

یعبدون اللات و العزی معا {آنها لات و عزی را با هم می پرستیدند}

و علی کان صلی القبلتین {در حالیکه پدرم - علی- بر هر دو قبله -مکه و قدس- نماز گذارده بود}

فأبی شمس، امی قمر {پس پدر من خورشید است و مادرم ماه}

فأنا الکوکب و ابن القمرین {و من ستاره و فرزند دو ماه و خورشید}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی

شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی؟

در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی

أنا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی {عطش مرا فرا گرفته و کلام و زبانم آتش گرفته}

أنا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی {تشنه هستم و قلب و سینه ام سوخته است}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت:

تو ای شمر ستمکار

تو ای ملحد مکار

تو ای کافر غدار

اگر من نشناسی، بگویم بشناسی:

حسینم و ضیاء القمرینم، قتیل الودجینم {من حسینم و نور خورشید و ماه هستم و کششده و دو رگ گردن بریده}

امام الحرمینم أنا الفضه وابن الذهبینم {پیشوای حرمین مکه و مدینه ام، منم نقره و فرزند دو طلا- علی و فاطمه سلام الله علیهما-}

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

منم شهپر جبریل منم آیه ی تقدیر

منم نخله خوبان منم زاده زهرا

منم عرش و منم فرش

منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم

أنا مظلوم حسین

أنا محروم حسین

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه والله ان قطعتموا یمینی از حاج نزار القطری


الحاج نزار القطری



کلمه العباس ظلت خالده

دوحه التاریخ تبقی مورده

عالشجاعه والمبادی شاهده

وقبل سیفه رجفت قلب العده

قول زهی کناصع اللجینی

انی احامی ابدا عن دینی
 
 

 

انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

 

بیرق تو زینت آغوش من

هاله ی مهر تو شد تن پوش من

ناله های العطش در گوش من

بند مَشک کودکان بر دوش من

سَر زیر فَرمان ِ تواَم بَرادر

از هر طرف سر میکشد کمینی

 

 انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

 

والده حیدر اسد وهو الشبل

ومثل حیدر مبداء قول وفعل

بیمنته یربط وبسیاره یحل

والعصب من هیبته یصبح سهل

قال بصوت صادق مبینی

انی احامی ابدا عن دینی

 

 انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

 

آبیارت کربلائی می شود

سهم من از تو جدائی می شود

دست من دست ِ خدائی می شود

کار ِ من عُقده گشائی می شود

دیدار زَهرا می شود نَصیبت

وقتی کنار قامتم نشینی

 

 

انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

 

قال لو تقطع یمینی هالسیوف

عالترب ظلت رمیات الجفوف 

تبقی روحی الحومه تطوف

ما ابیع الدین لحظه و ما اعوف

ان یضماءالدین استقی معینی

انی احامی ابدا عن دینی

 

انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

 

 

در یقینم مثل ِ کوه ِ آهنم

زیر فرمان ِ صَلایت گردنم

ای به قُربان ِ دلت ، جان و تنم

میزبان ِ زائران ِ تو ، منم

خواند مرا (( باب الحوائج )) خود

هر کس رسد از شهر و سرزمینی

 

انی احامی ابدا عن الدینی

ولله ان قطعتموا یمینی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه جبریل بر نعش حسین آه ویلا میکنه از حاج نزار القطری


نزار القری



جبریل نادى فی السماء طاح سبط المصطفى

مات الوفی و المرحمه

یوم العزی یا کربلاء

مات الوفی بیوم الحزن

سهم الشمر فی نینوی

صوت الطفل هز العرش

وقت الظما یا هل القسا

جبریل نادی فی السماء طاح سبط المصطفی

کو اکبر و کو اصغرم

کو نور چشم حیدرم

کو نو نهال باغ دین

کو زاده ی زهرا ، حسین

کو ساقی کرب و بلا (کربلا)

کو ذوالجناح با وفا

جبریل نادی فی السماء طاح سبط المصطفی

 


قلب الامومه یاشهم

اسمع و عد اشقد قسا

و اشقد صبر و اشقد حمل

حزن و فجیعه من العدی

وسکینه تصرخ عمّتی

منهو یحارب ها العدی

جبریل نادی فی السماء طاح سبط المصطفی

سکینه به دور خیمه ها

بانگ برادر می کنه

لیلا ز داغ اکبرش

الله و اکبر می کنه

اهل و عیالات حسین

زین ماجرا اندر عزا

جبریل نادی فی السماء طاح سبط المصطفی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

تمام این نوحه ها را خودم مینویسم...


لوگوی وبلاگ پوریا مهدوی مقدم

حسین



وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:


با سلام خدمت بینندگان عزیز این وبلاگ.

همان طور که میدانید،از این پس،محتوای این وبلاگ به نوحه های خوزستانی و بوشهری تخصیص یافته است.این را نیز باید گفت که تمام این نوحه ها را خود تایپ کرده و همه ی آنها از دفترچه های نوحه ی شخصی خودم است.

عزیزان بیننده،لطف کنید و اگر نوحه ای دارید که من از داشتن آنها محرومم،برای من ارسال کنید;لکن نوحه هایی را هم که شما ندارید و دوست دارید داشته باشید،به من اطلاع دهید تا اگر آن نوحه ها را داشتم،روی وبلاگ قرار دهم.


در ضمن،شما میتوانید متن نوحه های فارسی،عربی،ترکی،لری و... را نیز بفرستید.ولیکن در نظر داشته باشید که اگر نوحه ای به جز فارسی ارسال میکنید،معنای آنرا نیز ارسال کنید.

با تشکر ازشما

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه ای شیعه بر سر زن(دوضرب خوزستانی)


دمام



ای شیعه بر سر زن، ماه ماتم از نو ، بپا شد حسین                 شهیدم به دشت کربلا شد

زینب از کرببلا به کوفه تا شام روان شد چرا                           چه ظلمی به آل مصطفی شد

تیر کین حرمله زد به حلق اصغر ستم کرد چرا                       که اصغر شهید بی صدا شد

عابد زار و حزین به آه و ناله ، فتاد بر زمین                            ز ظلمِ یزید بی حیا شد

دست عباس جوان نازنینش ، جدا شد ز تن                         که این ظلم ز سوی اشقیا شد

زینب از خیمه به سویِ قتلگاه شد ، سر نعش او                      برادر ، ببین به ما چها شد

آل احمد ز جفای آل سفیان شدند در به در                           روانه به سوی شهرها شد

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه عندلیبان از ایمان میرشکاری


ایمان میرشکاری



ای عندلیبان گلشن خراب است (2)                    آهسته نالید اصغر به خواب است

از داغ اصغر دلخون رباب است               لای لایی از سفر برگشته رودم

شیر از پیکان کافر خورده رودم

گهواره خالی اصغر نپیداست (2)              یاران چه سازم رودم ناینجاست

در باغ رضوان در نزد زهراست               لای لایی از سفر برگشته رودم

شیر از پیکان کافر خورده رودم

اهل مدینه یکسر بیایید (2)                    ما بیکسان را یاری نمایید

خاک مصیبت بر سر نمایید                     لای لایی از سفر برگشته رودم

شیر از پیکان کافر خورده رودم

یاران ز غربت زینب رسیده (2)              ظلم و ستم ها بسیاری دیده

بار مصیبت قدش خمیده                         لای لایی از سفر برگشته رودم

شیر از پیکان کافر خورده رودم


دانلود این نوحه با صدای ایمان میرشکاری

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه دوضرب خوزستانی


دمام


شیعه به سر زن ماه عزا شد                    ماه محرم یاران بپا شد

فرزند زهرا با لب عطشان                       رأس شریفش از تن جدا شد

سلطان خوبان سبط پیمبر                       گفتا به خواهر با حال مضطر

خواهر ندارم من یار و یاور                      دارم وصیت وقت وداع شد

خواهر چو رفتم من سوی میدان              اصغر به دستم با حال محزون

گفتم دهید آبی بهر این طفل                   تیر سه شعبه سویش روان شد

دست علمدار شاه بی یار                                    از تن جدا شد با چشم خونبار

از بعد مرگ ثانی حیدر                           روز حسین چون شام سیه شد

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

متن نوحه لیلا بگفتا ای شه لب تشنه کامان از حسین کشتکار بوشهری


حسین کشتکار بوشهری


لــیلا بــگفتا ای شــهِ، لــب تشنـه کامان/ دستــم به دامــان، آقـا الامان

رودم به میدان می رود، در چنــگ گرگــان/ از هجر اکبر، مشکل برم جان

آه و واویــــــــــــلا، کــــــو اکبـــــــــر مـــــــن/ نــور دو، چشــمان تــر مـــــن

شبها نخفتم تا سحــــر، پــــای گهــــواره/تا تــــــو را کردم، هیجده ساله

کـــــردی امیدم نا امید، این بود خیـــــالت/ رفتی ز دنیا، شیـرم حلالــــت

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

دارم امیــــــــدی از خــدا، یک بار دیگر/ در بـــــــرم آیـــد، نوجوان اکبــــــــر

گردم به دور قامتش، دستی به گردن/ بوسم دو چشم، شهلای اکبـــــــر

آه و واویلا، کو اکبر من / نور دو، چشمان تر من

اکبــــــــر جوان تازه جنگ، این همه لشکر/ تا کی بیاید، در برم بینــــــــــم

ترســــــــم بمیرم نبینم روی او دیگر/ تا صف محشر نوجوان اکبـــــــــــــــــر

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

ای زینب محزون بیا، کن تو امــدادی/ تا بُریم امشب، رخت دامــــــــــــادی

اهل حــــرم گویند سرود، انــدر این وادی/ از بهر اکبر، تا کنیم شـــــــــادی

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

مــــــحزون سر و سینه زند، از بهر اکبـــــر/ می کند نوحه، با دو چشم تر

گردی شفیعش ای جـــوان، در صف محشر/از سر جرمش بگذرند دیگــــر

آه و واویلا، کو اکبر من/ نور دو، چشمان تر من

 ****

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۲
آذر
۹۳

خردکن کیچن کینگ پرو|KITCHEN KING PRO 

دستگاه دوخت پلاست دستی با آداپتور 

نرم افزار عکاسی متین 

زیرپوش نیم آستین مردانه آنتی باکتریال نانو 100% پنبه ای 

آموزش حرفه ای دروازبانی 

بانک 3 میلیون ایمیل فعال سال 92 

هارد اکسترنال سیلیکون پاور 1TB A80 

نرم افزار ارزیابی رشد کودک 

گزارش کار عصاره گیری به روش استخراج 

شمع سوزنی ایریدیوم چمپیون ( 4 عدد ) 

پروژه پایانی نیروهای الکتریکی و مغناطیسی 

دانلود ایمیل های اینفو info * ایمیل اصلی سایت ها * ولید شده و فعال 

بانک اطلاعات فروشندگان ساعت کل کشور 

آنتی ویروس شید Sheed نسخه 32و64 بیت 

Windows 7 & Driver(مخصوص لپ تاپ) 

تاریخ ادبیات کنکور 

هنر عشق بازی استاد دهنوی ، مجری برنامه گلبرگ 

کلاه گیس فشن مردانه کوتاه (چتری دار) 

آموزش جامع تولید ورمی کمپوست و پرورش کرم خاکی 

پکیج طلایی جزوات کنکور کارشناسی ارشد معماری 

پمپ باد همراه اتومبیل 4 کاره GALAN (سه ماه گارانتی تعویض) 

دانلود جدیدترین اعجاز عددی قرآن ( فوق العاده ) 

پولیش خشگیر آلمانی SOANX ( مخصوص خودروهای سفید ) 

باران های اسیدی و اثرات زیست محیطی آنها - پروژه محیط زیست 

فیلیپ جانسن - پروژه و تحقیق اصول و مبانی معماری و شهرسازی 

قرص کاهش مصرف سوخت داینوتب ( 6 عدد قرص یک گرمی ) 

سامانه ی پیام کوتاه نسخه ی پیشرفته 

دانلود سوالات آزمون استخدامی شهرداری ها 

مجموعه بی نظیر دکوراسیون داخلی آشپزخانه 

125000 ایمیل ایرانی آپدیت فروردین تا شهریور 92 

سامانه ارسال پیامک انبوه الماس 

طرحهای توجیهی تولید گیاهان گلخانه ای،دارویی و زینتی 

پکیج پدیکور پداگ | PED EGG 

دستگاه تست رنگ مگنتی کارشناس I 

ذهن خوانی Video Mind 

پورتال مسبی - ورژن 3 

قرص مکمل سوخت داینوتب ( 6 عدد قرص یک گرمی) 

فروش ویژه بانک اطلاعات مشاغل و اصناف کشور 

برترین نرم افزار افزایش رتبه ی الکسا درجهان برای وبلاگ و وبسایت 

رنده برقی آشپزخانه | تمامی مارکها 

وسیله نانچاکو همراه با دی وی دی کامل 

دستگاه بیده دیجیتال سرویس فرنگی 

پولیش خشگیر آلمانی SONAX( مخصوص خودروهای مشکی ) 

تحلیل سهام پدیده شاندیز 

گزارش کارآموزی کارخانه زمزم (مهندسی شیمی) 

آموزش تعمیرات خودرو زانتیا 

دانلود سوالات گزینش استخدامی و مصاحبه حضوری 

آموزش آبرنگ استاد سمندریان 

قرص اکتان بنزین داینوتب ( 12 عدد قرص یک گرمی ) 

بانک شماره موبایل دانشجویان 

سنگ خشکه نما و روش اجرا و متره آن - روژه روشهای اجرایی ساختمان و متره 

دانلود حسابدار دخل و خرج شخصی 

پورتال مسبی - ورژن 5 

تونیک زیگزاگ ( یقه شل ) 

قفل زاپاس پژو 206 بدون صندوق 

بانک اطلاعات فروشندگان باطری خودرو کل کشور 

فروش مهره مار اصل هندی 100% جفت 

نرم افزار رستوران و کافی شاپ آرمینا فود 

دستگاه روکش بهداشتی سطح توالت فرنگی 

کود جامد پرین سیپل آدامید NPKS پنج ستاره نانو تکنولوژی (صادراتی) 

ساعت دیواری طرح قلب فانتزی 

پکیج جامع آموزش زبان کودکان 32 عدد DVD 

گزارش دقیق کارآموزی رشته مهندسی شیمی (لوله پلی اتیلن شرکت فخرآب) 

نقشه های فاز2 بیمارستان (نقشه های اجرایی) 

دستگاه تصفیه آب خانگی 

بانک شماره موبایل استان تهران (دائمی و اعتباری) همراه اول 

اسپری رفع بوی نامطبوع کولر خودرو ( ضد عفونی کننده ) 

نمونه سوالات درس نظریه زبانها و ماشینها (رشته های فنی مهندسی) 

ماسک آبرسان CIEN 

گزارش کارآموزی کارخانه سیمان (مهندسی شیمی) 

نرم افزارهای کاربردی مهندسی عمران 

دستمال دوقلو شیرینگ 24 عددی با کلاس 

کتاب موضوعات نقاشی کودکانه و شاد 

محافظ کامپیوتر 206 

پروژه آمار تأثیر اقتصاد خانواده بر گرایش به مواد مخدر 

محافظ کامپوتر اتومبیل 

به آسانی صافکار ماشین خود باشید 

تی شرت مردانه زیگزاگ - طرح Jump 

آشنای محبوب اورجینال 

آموزش رانندگی به زبان فارسی 

جوراب نانو مخصوص بیماران دیابتی 

جوراب زنانه آنتی میکروبیال نانو 100% پنبه ای 

بانک اطلاعات عطاری های کل کشور 

گیرنده تلویزیون دیجیتال (DVB-T) میزban 

نرم افزار تغذیه تکمیلی شیرخواران 

تهدیدی به نام کمبود جمعیت- تحقیق درس دانش خانواده و جمعیت 

راه های ساختمانی برای کنترل آلودگی صوتی و زباله ای در مناطق ساختمانی 

مجموعه کودک نابغه ( انیشتین کوچولو ) 

بطری آب مسافرتی 

علی (ع) نمونه انسان کامل - تحقیق دروس معارف و اندیشه و اخلاق 

بانک ایمیل خرداد ماه 1393 

جزوه سیر اندیشه ها در شهرسازی 

خردکن اسلپ چاپ | SLAP CHOP 

لباس زیر زنانه (سوتین) آنتی باکتریال نانو 100% پنبه ای 

دانلود مقاله کامل در مورد برنامه درسی بهمراه چکیده 

دانلود بانک ایمیل 870 هزارتایی، دسته بندی شده 

قفل لاستیک زاپاس پراید 

دانلود حسابدار عکاسی و فیلمبرداری 

جوراب مردانه آنتی میکروبیال نانو 100% پنبه ای 

الفبای سبز 

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۱
آذر
۹۳

محتوای این وبلاگ تغییر کرد...

 

لوگوی وبلاگ پوریا مهدوی مقدموبلاگ پوریا مهدوی مقدم

 

وبلاگ پوریا مهدوی مقدم:

 

با سلام خدمت بینندگان و دنبال کنندگان این وبلاگ.

این وبلاگ در نظر دارد که از این لحظه به بعد،تنها متن نوحه های خوزستانی و جنوبی را روی این وبلاگ قرار دهد و به شما ارئه کند.

از بینندگان این وبلاگ درخواست میکنم اگر متن نوحه ای دارید که دوست دارید دیگران هم داشته باشند،دریغ نکنید و برای من ارسال کنید تا بتوانیم یاد و خاطره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را زنده نگه داریم.

 

لازم به ذکر استکه نوحه های شما محدودیت ندارد و میتواند نوحه ی لری،ترکی،عربی و... باشد.

کربلا

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۱
آذر
۹۳


متن نوحه من که نه دستی نه آبی نه علمدارم از حاج حسین فخری

 

حاج حسین فخری

 

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم

دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

نه در بدن قدرت...نه در دلم تابی

حسین من...نشسته در برابرم زهرا

سایه ی مرحمت فکنده بر سرم زهرا

به خاک گرم کربلا چو مادرم زهرا

لحظه ی جان دادن من شده پرستارم

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم

دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

نه در بدن قدرت...نه در دلم تابی

بیا ببین تو بر زمین پیکر خونینم

ببخش اگر نمیتوان نزد تو بنشینم

نشسته در حضور تو نبوده آئینم

نه نیرویی که حرمت ادب نگه دارم

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم

دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

نه در بدن قدرت...نه در دلم تابی

امام من...امیر من...رهبر و مولایم

بیا کنار علقمه نما تو پیدایم

خرد شده ز ضرب تیر و نیزه اعضایم

بیا که سر به روی زانوی تو بگذارم

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

 

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم

دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟

 

فغان ز بی دستی          امان ز بی آبی

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۱
آذر
۹۳


متن نوحه سکینه گفت با زینب از حاج حسین فخری

 

حاج حسین فخری

 

 

سکینه گفت با زینب ببین شمر ستمگر را

 

ز بهر کشتن بابم به کف بگرفته خنجر را

 

 

گلوی تشنه میخواهد کشد سبط پیمبر را

 

بکن مخبر تو ای عمه من محزون مضطر را

 

که حنجر تیغ در بر میکشد یا تیغ حنجر را

 

----------------------------------------------------------------

 

سکینه گفت بابم آمده امشب به مهمانی

 

ز نور روی وی کاشانه ام گردیده نورانی

 

 

گذارم من لب خود بر لب آن دلبر جانی

 

اگر بوسی لب باب مرا عمه تو می دانی

 

که شکر شیر در بر میکشد یا شیر شکر را

 

----------------------------------------------------------------

 

فتاده پیکر اکبر چو گل بر دامن میدان

 

بگو عمه تو از یاری به حق خالق سبحان

 

که پیکر خاک در بر میکشد با خاک پیکر را

  • پوریا مهدوی مقدم
۱۰
آذر
۹۳

متن نوحه خیمه زینب

 

 ایمان میرشکاری

 

شعر: غلامعلی رجایی

آهنگ: مرحوم عبدالحسین خرمایی


میان خیمه ای غمگین نشسته زینب نالان
دو چشمش منتظر بر در دلش در صحنه میدان
 
دمی بگذشته و صوت حسین بر او نمی آید
به گوش او فقط آید صدای شیهه ی اسبان
 
صدای آه و افغان یتیمان صبر او برده
به کف آبی ندارد از برای آن همه عطشان
 
ز فریاد و ز افغان حرم شد محشری بر پا
ولی زینب کند اشک خود از چشم حرم پنهان
 
به خیمه دختری کوچک بٌوّد بی تاب بابایش
دمادم گیرد از عمّه سراغ باب خود نالان
 
نمی داند سوالش را چگونه بر دهد پاسخ
که او خود منتظر مانده که آید خسرو خوبان
 

میان خیمه ای دیگر شهیدان خفته اند در خون

یتیمان حرم بر آن به خون آغشتگان نالان


رباب از داغ اصغر اشک ریزان و پریشان است
لب عطشان اصغر کی شود از خاطرش پنهان 
 
پر از اندوه و واویلا فضای خیمه ها گشته
ولی زینب دلش فکر حسین و این همه عدوان
 
زمانی اینچنین بگذشت و صبر از دست زینب رفت
گهی خاموش بنشسته گهی ایستاده و حیران
 
نمی دانست چرا قلبش تلاطم ها چنین دارد
که گویی لحظه ای دیگر رود از پیکر او جان
 
برون از خیمه گردید و به تلّی مرتفع ایستاد
ؤٍرا یک صحنه ای جانسوز برابر گشته با چشمان
 
میان قتلگه جسم پر از چاک برادر دید
که از اسبش فرو افتاده و در خاک و خون غلتان
 
فغان از دل کشید آن دم که با چشمان خود میدید
به روی سینه ی مولا نشسته شمر بی ایمان
 
نهاده خنجرش جای دو لبهای رسول الله
کنار پیکر مولا نشسته فاطمه گریان
 
شتابان سوی میدان شد پریشان زینب کبری
زدی بر سر کشیدی ناله ها از سینه سوزان
 
چو مولا دید زینب را که عزم مقتلش کرده
اشارت کرد برگردد به خیمه خواهر نالان
 
به خیمه رفت زینب در پی فرمان ثارلله
تنش تا خیمه برگشته دلش جا مانده در میدان
 
نفس در سینه ها حبس و حرم مبهوت زینب شد
کسی آگه نبود از حالت محنت کش دوران
 
سکوتی سخت و جان فرسا که بر آن خیمه حاکم بود
شکسته شد به یک لحظه به آه و ناله نسوان
 
نمی دانست چه گوید او که چشمانش چه میدیده
و یا چون بر دهد تسکین دل غمدیده آنان
 
ز میدان اسب خونین چون به خیمه دیده تر آمد
به یک دم گشت آن مرکب غریق بوسه طفلان
 
نگون زین گشته خونین یال و مجروح هست و بی صاحب
 زند گه بر زمین سر را بریزد اشک از چشمان
 
غباری سخت بگرفته سر و یال  پر از خونش
سکینه گویدش بابا کجا افتاده در میدان
 
تو گویی بحر ماتم را نباشد ساحلی دیگر
اسیر و مات طوفان بلا کشتی  و کشتیبان
 
قیام سرخ عاشورا تداوم یافته اما بود
به یک سویی زنی تنها به یک سو لشکر عدوان
 
(خوانده شده توسط:ایمان میرشکاری)

  • پوریا مهدوی مقدم